۱۳۹۱ شهریور ۱۰, جمعه


بان گی مون در مورد «وضعیت حقوق بشر در ایران» با مقامات این کشور گفت وگو می کند



سخنگوی بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد روز سه شنبه گفته است که وی  در جریان سفر به تهران و در حاشیه اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد، درباره وضعیت حقوق بشر و وضع بحرانی آن، گفت وگو خواهد کرد و این مسئله را با مقامات ایرانی در میان خواهد گذاشت.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتد پرس، فرحان حق، از سخنگویان دبیرکل سازمان ملل روز سه شنبه در نیویورک گفت: بان گی مون در حاشیه اجلاس نه تنها در مورد وضعیت بحرانی حقوق بشر، که در مورد بحران اتمی، وضعیت سوریه و نیز تروریسم هم با مقامات ایران گفت وگو خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه فرحان حق همچنين گفته است:«وقتی او (بان گی مون) به آنجا می رود باردیگر نگرانی خود را درباره  وضعيت کلی حقوق بشر  در ايران که همچنان در وضعيت بحرانی است، مطرح خواهد کرد.»
فرحان حق اضافه کرده است:«برنامه های او (دبيرکل سازمان ملل درتهران) هنوز نهايی نشده است، ولی او پيام خود را به همه اقشار جامعه ايران و طيف های سياسی ابلاغ خواهد کرد.»
اين سخنگوی سازمان ملل متحد در ادامه تصريح کرد:«در خصوص پيام در مورد وضعيت حقوق بشر، ايران براساس تعهداتش به قوانين و معاهده های بين المللی  موظف به رعايت و تضمين آزادی هايی چون  تجمع، بيان، فعاليت های رسانه ای، و حقوق  مدافعان حقوق بشر و فعالان سياسی است.
دبیرکل سازمان ملل هفته پیش اعلام کرد برای شرکت در اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد، راهی تهران می شود. اعلام این نظر با مخالفت اسرائیل، آمریکا و شماری از گروه ها همراه شد. شماری از فعالان حقوق بشر و سیاسی ایرانی در خارج از کشور در نامه ای از بان گی مون خواستند با رهبران معترض در حصر در ایران دیدار کند.
ایران روز دوشنبه حتی اعلام کرد در صورتی که دبیرکل مایل باشد، ممکن است با صلاحدید مقامات، این امکان وجود داشته باشد که از تاسیسات اتمی ایران بازدید کند. یکی از سخنگویان بان گی مون گفت دبیرکل برنامه ای برای بازدید از تاسیسات اتمی ندارد ولی اگر بازدید و همکاری بیشتر با بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام شود، بهتر خواهد بود.
طبق اعلام سخنگوی دبیر کل، بان گی مون روز سه شنبه راهی ایران می شود و در روزهای چهارشنبه تا جمعه، در تهران خواهد بود. قرار است بان گی مون با مقامات ایران از جمله رهبر جمهوری اسلامی، دیدار کند.
بيش از ۴۰۰ تن از فعالان سياسی و حقوق بشر، روزنامه نگاران و استادان ايرانی هم در نامه ای به بان گی مون، دبيرکل سازمان ملل خواسته اند در جريان سفرش به تهران، با رهبران سياسی دربند از جمله ميرحسين موسوی و همسرش زهرا رهنورد و نيز مهدی کروبی ديدار کند و همچنين با زندانيان سياسی ديداری داشته باشد.
وبسایت کلمه هم در ایران، سیستم محفوظی را برای امضاهای مردم گذاشته که به طریق الکترونیک و اینترنتی درخواست خود از دبیرکل را امضا کنند تا بان گی مون با میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و نیز  مهدی کروبی دیدار کند.
وبسایت کلمه روز سه شنبه در گزارشی اعلام کرد امضای نامه و حمایت از این بیانیه با مشکلاتی مواجه شده و حملات سختی به این سایت می شود ولی با این حال هنوز فعال است.
در متن کوتاهی که برای امضا خطاب به بان گی مون در سایت کلمه تهيه شده، آمده است: «شما در حالی به کشور ایران سفر می‌کنيد که بيش از دو سال است ميرحسين موسوی، نامزد پيشين انتخابات رياست جمهوری، به همراه همسرش و نيز آقای کروبی، ديگر همراه جنبش سبز، بدون برگزاری هيچ دادگاه و بدون رعايت هيچ قانونی در بازداشت خانگی بوده و با تحمل انواع مشقت‌ها از چشم مردم و خانواده خود دورند.»
این نامه می گوید: «ما شهروندان معترض ايرانی از شما می‌خواهيم که در بازديد خود از تهران با اين رهبران بی‌گناه به بند کشيده شده ملاقات کنيد و ما را از سلامت و وضعيت ايشان مطمئن سازيد و نيز در ديدار با حاکمان، آنان را به رعايت موازين و قواعد انسانی در برخورد با منتقدان و مخالفان فرا بخوانيد و به نقض حقوق بشر در کشور ما اعتراض کنيد.»
به گفته سایت کلمه، اين نامه قرار است با امضای شهروندان ايرانی به دبيرکل سازمان ملل ارسال شود. برای جمع آوری و ارسال دقيق و امن امضاها، کاربران از طريق سايت امن کلمه به صفحه «فراخوان مردمی برای ديدار بان کی مون با موسوی» متصل شده و درخواست را امضا می‌کنند

ارامنـه ایران پس از انقلاب اسلامی




پس از انقلاب اسلامی که سال‌ها بود اقلیت‌های مختلفی مذهبی و قومی به زندگی به نسبت آرامی در کنار یک‌دیگر خو گرفته بودند، متاسفانه برای یک بار دیگر در تاریخ ما محدودیت‌ها و فشارها بر این هم‌وطنان گسترش و فزونی یافت.
« محبت نیوز» -  رادیو کوچه در گزارشی از تاریخچه ارامنه ایران گزارش داد، ارمنیان از جمله اقلیت‌های مذهبی در ایران هستند که هم‌چون دیگر اقلیت‌های دینی چیزی بیش از دو هزار سال در کنار ایرانیان زیسته‌ و توانسته‌اند بر زبان، فرهنگ، هنر و سنن یک‌دیگر تاثیر بگذارند.
پس از اسلام اما بارها مهاجرت‌های اجباری و ناخواسته‌ای بر این مردمان نجیب تحمیل شده است که برای نمونه می‌توان به کوچ اجباری ارامنه به دست «شاه عباس صفوی» در قرن دهم هجری اشاره کرد. «شاه عباس» که برای بازپس‌گیری تبریز و قره‌باغ و ارمنستان از سپاه عثمانی به آن مناطق حمله کرده بود برای پیروزی بر حریف از شیوه‌ی سرزمین سوخته بهره برد و در این راه بیش از 350000 نفر از ارمنیان را وادار کرد تا به داخل فلات ایران کوچ کنند. بخش فراوانی از آن‌ها در هنگام عبور از رودخانه‌ی «ارس» در آن غرق شدند. «شاه عباس» ارمنیان جلفای ارس را به اصفهان کوچاند و آن‌ها را در جنوب رودخانه‌ی زاینده‌رود اسکان داد که ارامنه این منطقه را به یاد سرزمین مادری خود جلفا نام نهادند. بار دیگر «نادرشاه افشار» در سال 1147 هجری قمری و پس از فتح گرجستان و کشتن سران ارمنیان جلفا و بستن کلیساهای ایشان و مجبور کردن آن‌ها به ترک دین خود، هزار خانوار از ارامنه‌ی آذربایجان را به مشهد کوچ داد و در بیرون دروازه‌ی «پایین خیابان»، در راسته‌ی بازار آن‌ها را سکنی داد و کلیسایی به شکل جلفای اصفهان برای ایشان ساخت.
فراموش نکنیم که تمامی این فجایع زمانی اتفاق افتاد که چیزی به نام سازمان ملل‌متحد، حقوق بشر و احترام به دیگر عقاید در جهان وجود نداشت و زندگی اقلیت‌ها، مذاهب و نژادهای مختلف در کنار یک‌دیگر به رسم و عادتی پذیرفته شده تبدیل نشده بود
پس از انقلاب اسلامی که سال‌ها بود اقلیت‌های مختلفی مذهبی و قومی به زندگی به نسبت آرامی در کنار یک‌دیگر خو گرفته بودند، متاسفانه برای یک بار دیگر در تاریخ ما محدودیت‌ها و فشارها بر این هم‌وطنان گسترش و فزونی یافت. در اثر این فشارها که به ویژه در یک دهه‌ی اخیر شدت بیش‌تری گرفته است شمار فراوانی از اقلیت‌های دینی هجرت را بر ماندن در ایران ترجیح داده و از سرزمین مادری خود رفته‌اند. به طور مشخص و به سبب جمعیت به نسبت بیش‌تر ارامنه در قیاس با دیگر اقلیت‌های دینی، میزان مهاجرت‌های آنان مشهودتر بوده است. نگارنده که خود به سبب ممنوعیت‌های کاری که در ایران داشته چند سالی را به اجبار و برای گذران زندگی در محلات ارمنی‌نشین تهران به کار تدریس مشغول بوده است، به آسانی به چشم خود می‌دید که شمار دانش‌آموزان ارمنی سال به سال کاهش بیش‌تری می‌یابد که این موضوع رابطه‌ی مستقیمی با مهاجرت این عزیزان به غرب و به ویژه به ایالات متحده‌ی آمریکا دارد.
وضعیت در شهرهای دیگر ایران از این هم ناامیدکننده‌تر است. از این رو که اقلیت ارامنه در تهران و اصفهان به نسبت شهرهای دیگر از جمعیت بالاتری برخوردار بوده و از سویی دیگر به سبب غیرمذهبی بودن این شهرها زمینه‌ی تحریک افکار عمومی بر علیه این عزیزان آسان نبوده، عمومن شرایط ارامنه و دیگر اقلیت‌های مذهبی و قومی در این مناطق کمی به‌تر بوده است. شاید ذکر یک نمونه نشان دهنده‌ی وضعیت فعلی و شرایط پیش‌رو برای این هم‌وطنان باشد. در شهر مشهد برای صدها سال اقلیت کوچکی از ارامنه در کنار دیگر ایرانیان زندگی می‌کرده‌اند. در یکی دو دهه‌ی اخیر شدت فشارها بر روی ارامنه‌ی مشهد را می‌توان از تعطیل و تخریب تدریجی هر دو کلیسای آنان در این شهر دریافت. یکی از آن‌ها «کلیسای انجیلی مشهد» است که در کوچه‌ی گلستان، پشت باغ ملی این شهر واقع شده است. این کلیسا که نزدیک به هشتاد سال قدمت داشته و در نوع خود یک میراث فرهنگی باارزش به شمار می‌آید، به افراد عادی واگذار شده و بخش‌هایی از آن فروخته شده و متاسفانه چند سال پیش دچار حریقی شده است که در عمدی نبودن آن شک و تردیدهای فراوانی وجود دارد. جالب است بدانید که این محله‌ی مشهد تا حدود سال اواخر دهه‌ی چهل شمسی محل زندگی یهودی‌ها و مسیحی‌ها بوده و این کلیسا و یک کنیسه در کوچه‌ای نزدیک به آن وجود داشته که متاسفانه پس از انقلاب تخریب شده است. این محله که از محلات اعیان‌نشین سابق مشهد به شمار می‌آمده به محله‌ی جهودها معروف بوده است اما اکنون بیش‌تر ساکنین آن را روحانیون بلندپایه تشکیل می‌دهند !
دیگر کلیسای مشهد، «کلیسای مسروپ مقدس» است که در میدان «دهم دی» شهر مشهد قرار دارد و در سال 1941 میلادی توسط ارامنه ساکن این شهر بنا شده است. در اطراف کلیسا زمانی ساختمان‌های اداری و مدرسه ارامنه‌ی مشهد قرار داشته است. باوجود این‌که این کلیسا به سبب ارزش‌های معماری و تاریخی‌اش در سال 84 از سوی اداره میراث فرهنگی خراسان در فهرست آثار تاریخی-فرهنگی کشور به ثبت رسید اما پس از مهاجرت گسترده‌ی ارامنه از مشهد، این کلیسا به بنایی متروکه تبدیل شده که تنها خانواده‌ای ارمنی به عنوان سرایدار در آن زندگی می‌کنند. تا جایی که نگارنده اطلاع دارد سرنوشت ارامنه‌ی ساکن دیگر شهرهای ایران نیز به همین وضعیت بوده و از شمار آنان به شدت کاسته شده است. ای کاش روزی نرسد که دیگر در کشورمان ایران از این رنگارنگی و دگرگونی قومیت‌ها، مذاهب و نژادها خبری نباشد چرا که بخشی از زیبایی فرهنگ ما در طول تاریخ در همین شیوه‌ی زیست مسالمت‌آمیز مردمان ایران‌زمین در کنار هم‌دیگر بوده است

اقدام به دستگیری و ادامه فشار بر دراویش شهرستان کوار


خبرگزاری هرانا - با گذشت نزدیک به یک سال از حمله بسیجی‌ها و لباس شخصی‌ها به دراویش گنابادی شهرستان کوار و دستگیری‌های صورت گرفته پس از این واقعه همچنان فشار بر دراویش گنابادی استان فارس و بخصوص شهرستان کوار ادامه دارد، در ادامه‌ی این فشارها، نیروهای امنیتی صبح امروز جهت بازداشت یک درویش گنابادی به منزل وی حمله کردند.

به گزارش خبرنگار مجذوبان نور؛ صبح امروز مورخ ششم شهریورماه، ۸ مامور لباس شخصی بدون ارائه حکم قضایی و قانونی با حمله به منزل آقای محمد‌علی دهقان با ایجاد رعب و وحشت برای خانواده‌ی وی قصد بازداشت این درویش گنابادی را داشتند و به علت حضور نداشتن ایشان موفق به دستگیری این درویش گنابادی نشدند. 


لازم به ذکر است که با توجه به فشارها و احکام صادر شده برای دراویش شهرستان کوار توسط مراجع قضایی که با دخالت و فشار مستقیم نیروهای امنیتی صورت گرفته و با نزدیک شدن به سالگرد واقعه کوار که با حمله بسیجی‌ها و نیروهای لباس شخصی به دراویش شهرستان کوار منجر به زخمی شدن ده‌ها تن و بازداشت بیش از چند صد نفر از دراویش و شهید شدن یک تن از آنان (درویش شهید وحید بنانی) شد، مجددا تحرکات نیروهای خودسر و متحجر در استان فارس و بخصوص شهرستان کوار آغاز شده است که تحرکات جدید معاندین عرفان و تصوف نشانگر برنامه‌ای از پیش مدون شده برای فشارهای جدیدی بر دراویش این منطقه از استان فارس می‌باشد.



تبلیغ بهائیت تازه ترین اتهام امدادگران زلزله




استاندار آذربايجان شرقی»، امدادگران بازداشت شده در مناطق زلزله زده را به «تبليغ بهائيت» و «تشويش اذهان عمومی» متهم کرده است.
به گزارش « محبت نیوز» روزنامه کيهان وابسته به جناح حاکم در شماره چهارشنبه از قول احمد عليرضا بيگی استاندار آذربايجان شرقی يک هفته پس از بازداشت شماری از امداد گران مردمی در مناطق زلزله زده، ادعا کرده که «اعضای يک گروه بهايی که در قالب امدادگر اقدام به تبليغ بهائيت در بين زلزله زدگان می کردند دستگير شدند.»

استاندار آذربايجان شرقی در عين حال گفته «دشمنان حتی به دنبال استفاده از زلزله ارسباران و ضربه زدن به نظام بودند» و مدعی شده که امدادگران بازداشت شده «در پوشش و با عنوان امدادرسان به زلزله زدگان استان آذربايجان شرقی اقدام به شايعه پراکنی برای تشويش اذهان مردم زلزله زده می کردند.»
کيهان همچنين از قول استاندار آذربايجان شرقی اتهام امدادگران بازداشت شده را مصاحبه «با عنوان شاهد عينی» با رسانه های خارج از کشور عنوان کرده و ادعا کرده که آن ها با «شايعه پراکنی، فروش خبرهای دروغين و تبليغ بهائيت اقدام به جمع آوری پول های هنگفت کنند.»
احمد عليرضا بيگی استاندار آذربايجان شرقی به اين اتهامات نيز اکتفا نکرده و گفته که در بين امدادگران بازداشت شده، «بهايی ها، منافقين(مجاهدين خلق)، عناصری از کمونيست ها و برخی از افراد وابسته به جبهه ملی به چشم می خورد که قصد داشتند با ارسال خبرهای دروغين و جعلی از زلزله آذربايجان، نحوه امدادرسانی به آنان را طور ديگری جلوه دهند.»
پيشتر روزنامه های دنيای اقتصاد و جهان صنعت در شماره دوشنبه ۶ شهريور ماه خبر داده بودند که «مالک‌اژدر شريفی رييس دادگستری آذربايجان شرقی با تاييد بازداشت بيش از ۳۰ نفر در مناطق زلزله‌زده آذربايجان» اعلام کرده که «اين افراد دوم شهريورماه سالجاری دستگير شده اند و تعدادشان بيش از ۳۰ نفر است.»
رئيس دادگستری آذربايجان شرقی اتهامات ديگری به فعالان مدنی بازداشت شده در مناطق زلزله زده وارد کرده و گفته بود: «تعدادی افراد به نام امدادرسان برای کمک‌به مردم زلزله‌زده‌آذربايجان شرقی وارد اين منطقه شده بودند؛ اما چون اقلام و اجناسی که برای کمک‌رسانی همراه خود داشتند تاريخ‌مصرف گذشته بود، بازداشت شده‌اند.»
خبر بازداشت «ده ها نفر از فعالان مدنی» ابتدا در اول شهريورماه و پس از ورود سپاه پاسداران به مناطق زلزله زده و ايجاد فضای امنيتی در اين مناطق و در پی حمله نيروهای انتظامی و امنيتی «به کمپ‌کمک‌رسانی مردمی به زلزله‌زدگان در استان آذربايجان شرقی» از سوی رسانه ها منتشر شد اما مقام رسمی جمهوری اسلامی تا پنج روز بعد از تایيد رسمی اين بازداشت ها خودداری کردند

مصاحبه اف سی ان ان با کارگردان "ایمان در سکوت"، اولین فیلم داستانی درباره جفا بر مسیحیان ایران



فرشید سید مهدی" : من خیلی تلا ش کردم فیلم روایتی حقیقی جفاها را تعریف کند. تمام عناصراصلی داستان و نکاتی که بر روی آنها تاکید گذاشه شده بر اساس ماجراهای واقعی و مستند است که اتفاق افتاده اند.
 شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان – به دنبال انتشار گزارشی تحلیلی از سوی اف سی ان ان با عنوان " فیلم بحث انگیز ایمان در سکوت ..... "، در اردیبهشت ماه سال جاری، پیامها و نامه های متعددی از کاربران اف سی ان ان به دست ما رسید. برخی از این پیامها جنبه انتقادی از فیلم مذکور داشتند و برخی نیز از ما به دلیل نوشتن یک نقد به نسبت تند از یک فیلم مسیحی ایراد گرفته بودند.

توجه زیاد به این موضوع باعث شد تا خبرنگار اروپائی اف سی ان ان به این فکر بیفتد تا با "فرشید سید مهدی" کارگردان این فیلم که ساکن اروپا می باشد مصاحبه ای ترتیب دهد. به این منظور که  نظرات او نیز به گوش کاربران اف سی ان برسد و به قول معروف تنها به قاضی نرفته باشیم.
مقدمه و متن گفتگوی خبرنگار ما با فرشید سید مهدی به شرح زیر است:

فرشید سید مهدی کارگردان فیلم "ایمان در سکوت"  قدم به 44 سلگی گذاشته،او سالهای زیادی است ساکن کشور هلند می باشد. در حالی  که خود را یک نوکیش مسیحی  و دریافت کننده نجات می داند ، می گوید زندگیش را وقف مسیح نموده است.
فرشید  ضمن اینکه مدیر سیمای مسیحیان ایران "سما تی وی" می باشد، به عنوان یک شبان فعالیت کلیسائی نیز دارد. او همچون  یک چهره شناخته شده مسیحی در کشور محل اقامتش با بیشتر ایرانیان مسیحی در ارتباط است. از این رو می گوید که شناخت خوبی از نزدیک درباره وضعیت نوکیشان مسیحی ایرانی دارد.
هرجا که او را ببینی، چه در دفترکارش یا در کلیسا، چه در خانه یا در حال رانندگی، به نظر می رسد فرشید همیشه برای رفتن عجله دارد. سرش همواره شلوغ است. از وی برای کاری وقت بخواهی امکان ندارد اولش جواب مثبت بشنوی. اما پای عمل تر از دیگران است و در نهایت  دستت را خالی نمی گذارد. باید در خانه اش باشی تا ببینی چه گرم پذیرائی می کند یا در کلیسا پای صحبتش بشینی تا بفهمی چقدر پر حرارت سخن می گوید. به قول خودش تلاش می کند مثل یک بخاری  گرما بدهد!
عاقبت پس از چند بار تلاش با او قراری گذاشتم. وقتی با او نشستم، مستقیم و بی حاشیه  رفتم سراغ اصل مطلب:
چرا این فیلم را درست کردی؟ چی تو فکرت بود؟
فرشید : آگاهی دادن. بیشتر از هر چیز این فیلم را درست کردم تا درباره آنچه دارد در داخل کشور بر مسیحیان می گذرد به همه آگاهی بدهم. من به علت فعالیتهام با مسیحیان زیادی که در داخل ایران زندگی می کنند در ارتباط هستم و مرتب بی عدالتیهائی که بر آنها وارد می شود را می شنوم و می بینم. نوع این بی عدالتی ها طوری است که پنهان می ماند. بچه های سیاسی یا اقلیتهای قومی درباره شان بسیار گفته می شود و سازمانهای بسیاری از ایشان دفاع می کنند. اما با بچه های مسیحی در داخل ایران از نظر عدالت و انسانیت برخورد بدی می شود و کمتر کسی درباره آنها می گوید. به همین دلیل خیلی ها تحت تاثیر تبلیغات حکومتی فکر می کنند مسیحیان داخل ایران مشکل جدی ندارند.
امکانات فنی برای اجرای این کار چگونه فراهم شد؟ از کجا پولش را آوردی؟
فرشید : ما امکانات محدودی در سما تی وی داشتیم که از آنها استفده کردیم. سازمانهای مسیحی ایرانی نظیر 222 هم قدری امکانات و افراد در اختیار ما گذاشتند. هدیه های کوچکی هم از چند سازمان مسیحی به ما رسید. بخشی هم البته سرمایه گذاری شخصی بود به امید برکت روحانی خداوند.
این کار چه بازخوردهائی داشت؟ آیا این فیلم دیده شد؟
فرشید : در اولین قدم سازمان "اچ وی سی" یا کمک به کلیساهای جفا دیده، زمستان گذشته نمایشگاهی در شهر اوترخت هلند برگزار کرد و ما آنجا این فیلم را نمایش دادیم. در آن زمان عده زیادی فیلم ما را دیدند و برای اولین بار از این طریق با وضعیت مسیحیان در داخل ایران آشنا شدند. بعد هم این فیلم را برای چند سازمان و نهاد حقوق بشری ، همچنین پارلمانهای اروپائی نگران برای وضعیت حقوق بشر در ایران نظیر پارلمان هلند  فرستادیم. فیلم بازدید کننده های بسیاری نیز در اینترنت و دنیای مجازی از طریق سایت سما تی وی و سایتهائی که آن را به  اشتراک گذاشته بودند نظیر اف سی ان ان داشت. اظهار نظرهای زیادی شد و ما تشویقها ی زیادی گرفتیم. البته انتقادهائی هم بود. بعد هم شنیده ام این روزها هرجا سمینار یا جلسه ای برای بررسی وضعیت مسیحیان ایرانی برپا می شود فیلم ما را نمایش می دهند.
عکس العمل بینندگان و دیده شدن این فیلم تا چه اندازه انتظارات شما را برآورده کرده است؟
فرشید : خوب. برای اولین حرکت در این زمینه بد نبود. کار داستانی با موعظه و سخنرانی فرق دارد. این اولین بار برای من بود که  یک کار داستانی می کردم. مخاطبها نیز انتظار و توقعشان در مورد کار داستانی متفاوت است. مهم این است که من باید این اولین تجربه را می کردم و این کار را کردم. از عکس العملها چه موافق چه مخالف راضی هستم. انتظار من را در حد اولین کار داستانی با این موضوع خاص تا حد زیادی برآورده کرد.
بعضی ها انتقاد کردند که در فیلم اغراق شده است. داستان تا چه حد از واقعیت بهره داشت؟
فرشید : خیلی. من خیلی تلا ش کردم فیلم روایتی حقیقی را تعریف کند. تمام عناصراصلی داستان و نکاتی که بر روی آنها تاکید گذاشه شده بر اساس ماجراهای واقعی و مستند است که اتفاق افتاده اند. برگزاری جلسات کلیساهای خانگی در کشور همراه با ترس و اقدامات پوشش دهنده مثل جشن تولد، نگرانی ایمانداران شرکت کننده در این جلسات و توجه آنها به مسائل امنیتی، یورشهای وحشیانه ماموران نقاب دار، فحاشی و ضرب و شتم به مسیحیان حاضر در اینگونه جلسات، بازجوئی های خشن، تهمت زدن و گفتن حرفهای نفاق افکنانه، گروگانگیری اعضای نزدیک خانواده و عزیزان بازداشت شدگان. اینها همه واقعیت هستند. اما این رابطه دختر و پسر یک قالب داستانی برای جذاب کردن فیلم است. برای دادن جنبه دراماتیک و نمایشی به واقعیاتی که می خواستم از طریق این فیلم آنها را عرضه کنم و توجه مخاطبم را به آنها جلب کنم.
یعنی به نظر خودت اصلا اغراق در فیلم جائی نداشت؟
فرشید : تا منظورت از اغراق چه باشد. اگر منظور اغراق در ظلمهائی که به مسیحیان بازداشتی می شود و یا وضعیت بازداشتگاهها، فکر می کنم نه تنها اغراق نکرده ام بلکه برای برخی ملاحظات از بعضی چیزها صرف نظر شده است. مثلا از گذاشتن حرفهای رکیکی که به ایمانداران مسیحی و به خصوص زنان می زنند و خیلی نقلها از آنها شنیده ام، به خاطر مسائل اخلاقی خودداری کردم. خیلیها که سابقه زندان در ایران داشته اند و در این بازداشتگاهها گیر افتاده اندبه من اعتراض می کردند که وضعیت فیزیکی  بازداشتگاهها را خوب و مناسب نشان داده ام. این افراد که تجربه داشتند و از نزدیک دیده بودند، می گفتند که شرایط واقعی خیلی بدتر از این است.
اما اگر منظورت از اغراق نوعی تاکید گذاری بر نشانه ها ست، این درست است. یک روش سینمائی برای برجسته کردن یک موضوع پر رنگ کردن آن است. به طور مثال مل گیبسون در فیلم"مصائب مسیح" به عمد بر روی شکنجه شدن و زخمی شدن شدید عیسی تاکید گذاشت و با اغراقهای نمایشی نظیر گریم و دکوراسیون آن را برجسته ساخت تا مخاطب را متوجه پیام فیلم که دردکشیدن عیسی برای نجات انسان بود بنماید. من هم در فیلمی که ساختم تلاش کردم بر روی درد و رنجی که مسیحیان در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی با آن مواجه هستم تاکید بگذارم و آن را به روشهای سینمائی پر رنگ نشان دهم.
برگردیم به داستان فیلم. منظورت از رابطه عاطفی بین ایماندار و بسیجی چه بود؟ چرا کاراکتر بسیجی را انتخاب کردی؟
فرشید : خوب البته یک دلیلش همان مسئله دادن کشش و جذابیت داستانی به فیلم بود که قبلا لزوم آن را توضیح دادم. ولی چرا بسیجی را انتخاب کردم ؟ این بر می گردد به نظر شخصی خودم و خیلی از مسیحیانی که می شناسم راجع به بسیجی ها. بسیجی ها  یک طبقه خاصی در جامعه ما هستند که تعداد آنها از یکی دو درصد کل جمعیت تجاوز نمی کند ولی به علت حمایتهای تبلیغاتی حاکمیت از آنها نقش آنها در سیاست و فرهنگ برجسته شده است. آنها معمولا افرادی کم سواد یا بی سواد تحت سلطه خرده فرهنگ اسلام انقلابی آمیخته با فرهنگ داش مشتی و لات بازی هستند. برخی از آنها دروغهای حاکمان باورشان شده است ولی خیلی از آنها برای دریافت منافع جزئی و روزمره طرف حاکمیت را گرفته اند. اگر خوب دقت کنیم آنها خودشان قربانیان بزرگ این بازی محسوب می شوند. بسیجی هم دیگران را پای خواسته های کوچک خود قربانی می کند و هم خودش اولین قربانی تعصبات و جنایاتی است که می کند. آنها بازیچه قرار گرفته اند و انسانیت خود را بسیار ارزان فروخته اند. بسیاری از آنها که وجدان دارند زود این را می فهمند و راه خود را جدا می کنند. آنها اصولاآدمهای متناقضی هستند. مثلا در حالی که دخترها و پسرها را در خیابان بازداشت می کنند خودشان دوست دختر دارند. یا در حالی که سی دی های موسیقی پاپ  و فیلم غربی ویا  مبتذل را ضبط می کنند خودشان به شنیدن و دیدن آنها معتادند.  وقوع اتفاقاتی نظیر آنچه که در این داستان پیش می آید خیلی وقتها آنها را به خود می آورد و وجدانشان را بیدار می کند.
برخی از بینندگان فیلم نتوانستند نقش آن موبایل دوربین دار را در داستان بفهمند. نفش آن چه بود؟
فرشید : موبایل دوربین دار امروز در جهان نشانه انقلاب دیجیتالی است که خواه نا خواه همه چیز را به نوعی تغییر داده است. در ایران نیز چنین است. عکسها و فیلمهای گرفته شده با دوربینهای موبایل ایرانیان  در وقایع پس از انتخابات سال 88  برای نخستین بار جهان را با این واقعیت آشنا ساخت. من می خواستم با آن موبایل دوربین دار لینکی بین مسئله آزار و جفا بر مسیحیان با مسائل دیگر در جامعه ایران باز کنم. ضمن اینکه مستند و حقیقی بودن آنچه در این داستان شرح داده می شود را به بیننده یاد آور شوم. البته طبیعی است که خیلی وقتها برداشت بیننده یک اثر با آنچه نظر خالق اثر بوده متفاوت است. این زیبائی و لطف کار هنری می باشد.خیلی ها به من گفتند که از موبایل دوربین دار تصور کرده اند که من منظورم شرکت جاسوسهای حکومت در جلسات است. من چنین منظوری نداشتم. ولی برداشت آنها هم برایم جالب بود.
عده ای انتقاد کرده اند که فیلم خیلی کوتاه بود. به نظر می رسید داستان جای کار بلندتری داشت. چرا آن را کوتاه ساختی؟
فرشید : درسته. سناریوی فیلم طولانی تر بود.اما به دلیل نداشتن امکانات و ساپورت مناسب مالی نتوانستم تمام سناریو را بسازیم و آن را به اجبار کوتاه کردم. اگر پشتیبانی مالی قوی تری داشتم می توانستیم هم کار را بلندتر بسازم و هم کار بهتری ارائه دهم. آره قبول دارم که داستان جای کار بیشتر و بلندتر را داشت.
آخرین حرف. چیز دیگری برای گفتن داری؟
میخواهم اینجا از همکارانی که داوطلبانه با من به عنوان بازیگر و عوامل فنی کار کردند تشکر کنم. آنها همه افراد غیر حرفه ای بودند. ولی تمام تلاش خودشان را برای بالا بردن کیفیت کار انجام دادند. همینطور از سازمانهائی که امکانات فنی و مالی در اختیار این طرح گذاشتندسپاسگزارم. خوشبختانه فیلم در حد خودش تاثیر داشت. اولین کار با چنین موضوعی بود. بعد از آن چند موزیک ویدیوی کوتاه با همین خط داستانی توسط دوستان هنرمند مسیحی دیگر تولید شد. من فکر می کنم حالا خیلی ها به خود می گویند که لازم است نترسیم و حقیقت جفا بر مسیحیان ایران را به دنیا بگوئیم. باید در آینده منتظر کارهای بهتر و قوی تری در این زمینه باشیم

جمع آوری اطلاعات خصوصی اقلیتهای مذهبی در شیراز / سند



خبرگزاری هرانا - بتازگی در شیراز اتحادیه های صنفی به جمع آوری اطلاعات شخصی اقلیتهای مذهبی میپردازند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، اخیرا در شیراز از طریق اتحادیه های صنفی اقدام به جمع آوری اطلاعات خصوصی اقلیتهای دینی به خصوص بهائیان کرده اند.
گفته می شود این فرمها را اداره اماکن نیروی انتظامی به اتحادیه ها داده است و در مراجعه اتحادیه ها به واحدهای صنفی از آنها خواسته می شود که همه شرکا و کارکنان این فرمها را پر کنند که با اعتراض برخی از افراد روبرو شده است.

معترضین به این اقدام میگویند: مشخصات همسر و آدرسهای فعلی و قبلی منازل و وضعیت محل سکونت چه ارتباطی به اتحادیه دارد.
گفتنی است، اتحادیه فقط موظف است اطلاعات فردی و نه خصوصی صاحب پروانه کسب را درخواست کند

وزیر خارجه بریتانیا: سابقه حقوق بشری ایران شرم‌آور است



وزیر خارجه بریتانیا با اشاره به «ادامه آزار گسترده اقلیت‌های مذهبی و قومی و همچنین آزار و اذیت فعالان حقوق بشری و زندانیان سیاسی» در ایران، می‌گوید سابقه حقوق بشری جمهوری اسلامی «شرم‌آور» است.
 
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ویلیام هیگ روز جمعه، سوم شهریورماه، سابقه حقوق بشری جمهوری اسلامی را «مایه ننگ» و «شرم‌آور» دانست و گفت که دولت ایران باید بداند که «تلاش سیستماتیکش برای محدود کردن آزادی شهروندانش» اعتراض جامعه جهانی را به دنبال دارد و موجب انزوای بیشتر حکومت ایران می‌شود.


وی رویدادهای چند ماه گذشته در ایران را «بی‌اعتنایی مطلق» به بنیان‌های حقوق بشر توصیف و تأکید کرد که از وقایعی که در چند ماه اخیر رخ داده است، عمیقا پریشان‌خاطر شده است.

آقای هیگ در این میان به «اعدام مخفیانه» چهار تن در ایران به اتهام «محاربه» و همچنین صدور حکم اعدام برای «پنج عرب اهوازی» اشاره کرد.

بر اساس گزارش‌ها، اواخر خردادماه، چهار ایرانی عرب خوزستانی، ‌از جمله سه برادر که همگی فروردین‌ماه سال ۹۰ بازداشت شده بودند، در اهواز به اتهام «محاربه» اعدام شدند. این اعدام‌ها اعتراض‌های جهانی را به همراه داشت.

در عین حال، به گفته سازمان دیدبان حقوق بشر، پنج ایرانی عرب دیگر نیز که بیش از یک سال پیش در رامشیر خوزستان بازداشت شده‌اند، به اعدام محکوم شده‌اند و به گفته نهاد‌های حقوق بشری در آستانه اعدام قرار دارند.

دیدبان حقوق بشر این افراد را هادی راشدی، هاشم شبانی، محمدعلی عموری، برادران سید مختار و سید جابر آلبوشکه معرفی کرده است.

وزیر خارجه بریتانیا ضمن اشاره به این موارد تأکید کرد: «متأسفانه، این دو مورد، تنها موارد موجود در ایران نیستند و ایرانی‌های بسیاری در حال حاضر در دستان دولت ایران زجر می‌کشند.»

ویلیام هیگ از ایران خواست تا «هرچه سریع‌تر» به «شکنجه شهروندانش و همچنین آزار و اذیت سیستماتیک اقلیت‌های قومی و مذهبی‌ پایان دهد».

نهاد‌های مختلف حقوق بشری بین‌المللی تاکنون بارها از وضعیت حقوق بشر در ایران به‌ویژه در پی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ ابراز نگرانی کرده و جمهوری اسلامی را به نقض حقوق شهروندانش متهم کرده‌اند.

واكنش رسانه های امنیتی به انتشار تقویم دعای مسیحیان در ماه رمضان !



قویم دعای ۳۰ روزه ، طرحی است از سوی یك سازمان مسیحی برای ایام ماه رمضان، برای مسیحیان ی كه ممكن است درطی این ماه در كشورهای اسلامی هدف خشونت قرار گیرند، اما رسانه های حكومتی جمهوری اسلامی از آن بعنوان جریان مرموز" برنامه تبلیغاتی مسیحیان تبشیری ویژه مسلمانان " یاد می كنند.
آژانس خبری مسیحیان ایران « محبت نیوز» - ماه رمضان در اسلام یک مناسبت مذهبی است که در طول نهمین ماه قمری، ماه رمضان، رخ می‌دهد. در كتاب قرآن، بطور مستقیم به مسلمانان دستور داده شده که در این ماه روزه بگیرند. مسلمانان در كشورهای اسلامی به مدت ۳۰ روز را روزه می گیرند و قبل ازطلوع تا غروب آفتاب از خوردن وآشامیدن خودداری می‌کنند. و بیشتر به مناسك و آئین های مذهبی و خواندن قران پرداخته و توجه ویژه ایی به این ایام دارند .
اما این اعمال مذهبی برخی از مسلمانان را مذهبی تر می سازد. اگر چه این حس مذهبی شدن مضاعف در مسلمانان می تواند برای مسیحیانی که در کشور های اسلامی زندگی می کنند خطرناک باشد.
- تقویم دعای ۳۰ روزه
پیش از آغاز ماه رمضان «کارل مولر» مسئول و مدیر عامل سازمان «درهای باز» خبر داد که این سازمان یک تقویم دعای 30 روزه جهت ماه رمضان ارائه داده که مسیحیان را در دعا برای مسیحیان جفا دیده در سراسر دنیا راهنمایی می کند. و همچنین بطور روزانه موضوعاتی را برای دعا برای مسلمانان ارائه می کند. برای نمونه در روز 19 این تقویم دعا اینطور آمده است که، « انجام دستور عیسی مسیح، که می گوید دشمنت را محبت کن.».
کارل مولر در گفتگو با خبرگزاری میسیون گفته است: "مسیحیان در بیشتر ماه های سال مانند بقیه مردم به فعالیت مشغولند. اما وقتی در طول روز های ماه رمضان چیزی بخورند و یا بیاشامند، می توانند مورد هدف جفای پلیس امنیتی و یا هم وطنان مسلمان خود قرار گیرند."
رمضان برای مسیحیان هر سال بیش از سال پیش دشواری به همراه می آورد. با تمرکز بیشتر مسلمانان به خدمت به الله، برخی از آنها تمرکز و تکیه شان را بر دستوراتی از قرآن که درباره از میان برداشتن غیر مسلمانان بویژه مسیحیان است بیشتر می کنند.
مولر معتقد است؛ "مسیحیان در کشور های اسلامی در سراسر جهان در این ایام افزایش شدیدی در جفا را تجربه می کنند".
سازمان "درهای باز" سعی دارد با گسترش فعالیت‌هایی از قبیل تقویت آموزش‌های مسیحی، دعا، خدمت و وکالت مسیحیان جفا دیده در سخت ترین مکان ها ایمانداران مسیحی را حمایت کرده و تقویت بخشد. هدف از ارائه این تقویم دعا، برای این بوده که مجریان آن در نظر داشتند تا به این طریق رمضانی متفاوت برای مسیحیان دیگر نقاط دنیا به ویژه کشورهای اسلامی که در آنها مسیحیان مورد سخت ترین جفاها هستند ایجاد کنند.
تقویم دعای ۳۰ روزه که به گفته تهیه کنندگان آن در پایان ماه رمضان از استقبال خوب كاربران نیز برخوردار بوده، نه تنها مورد توجه مسیحیان ایرانی بلكه بسیاری از مسلمانان بخصوص در ایران نیز قرار گرفت ، دو  سایت انگلیسی زبان "دعا اكنون برای ایران" ( Pray Iran Now ) و سازمان " درهای باز" با قرار دادن این تقویم دعای ۳۰ روزه و انتشار خبر آن بفارسی از سوی « محبت نیوز» توجه بسیاری از ایرانیان را به آن سایت جلب كرد. به گونه ایی كه این موضوع حتی از نگاه رسانه های امنیتی حكومت جمهوری اسلامی هم دور نماند .
- واکنش رسانه‌های امنیتی جمهوری اسلامی
انتشار تقویم دعا در ماه رمضان با واکنش برخی رسانه‌های امنیتی جمهوری اسلامی مواجه شد. سایت «ندای انقلاب» وابسته به افراد لباس شخصی‌های سپاه پاسداران با بیان اینکه جریان مرموز موسوم به مسیحیان تبشیری، برنامه تبلیغاتی ویژه ای را طرح ریزی کرده است نوشت: «مسیحیان تبشیری در حرکتی خزنده و مرموز از مبلغان مسیحی خواسته‌اند نسبت به عملیاتی کردن سناریوی جذب جوانان ایرانی در این ماه اقدام کنند.» این سایت حكومتی به مسئولان و علمای اسلامی هشدار داده تا نسبت به این قبیل اقدامات هوشیار باشند و برای مقابله با آن برنامه ریزی کنند.
واکنش رسانه‌های امنیتی ایران به این موضوع و طرح ادعای اینکه چنین طرحی برای جذب جوانان ایرانی تدارک دیده شده طبق معمول برای افزایش فشار بر مسیحیان ایران است، اگر چه این طرح نه فقط برای ایران بلكه برای كلیه كشورهای مسلمان بوده كه در فهرست کشورهای جفا کننده به مسیحیان قرار دارند.
۹ کشور از ده کشوری که در آنها مسیحیان مورد سخت ترین جفا ها هستند، دولت هایی اسلامی دارند. این ۹ کشور عبارتند از افغانستان (2)، عربستان سعودی (3)، سومالی (4)، ایران (5)، مالدیو (6)، ازبکستان (7)، یمن (8)، عراق (9) و پاکستان (10). کره شمالی هم در صدر این لیست قرار دارد.
آنطور که پیداست امروزه هر جریانی كه از سوی مسیحیان برای مسلمانان شكل بگیرید اگر چه دعا برای آنان نیز هم باشد، با واکنش نیروهای امنیتی و مقامات رو برو می‌شود و آنان می‌پندارند كه طرح و یا نقشه ای برای مسیحی كردن مسلمانان در حال اجراست.
از این رو حتی گرایش جوانان به مسیحیت از دیدگاه مقامات امنیتی و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به عنوان " اخلال در امنیت ملی و عناد با جمهوری اسلامی" تلقی می شود.
دشمنی جمهوری اسلامی با مسیحیت تا آن حدی است که حتی اگر مسیحیان قصد كمك كردن به مسلمانانی را داشته باشند که در بلایای طبیعی گرفتار شدند اما نظام آن را بعنوان طرح مسیحی سازی یا سعی در تغییر دین افراد و یا ترویج مسیحیت می‌خواند و با همین استدلال كمك های مردمی و بخصوص از سوی سازمانهای خیَر مسیحی را نمی پذیرد و یا در صدد حتی مبارزه و برخورد با آن بر می آید

ممانعت مامورین امنیتی از برگزاری نماز عید فطر اهل سنت در صادقیه



خبرگزاری هرانا - مامورین امنیتی از برگزاری نماز عید فطر اهل سنت در صادقیه جلو گیری کرده و راه نمازگزاران به مسجد اهل سنت را سد کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نماز عید فطر اهل سنت امسال با اختلال ماموران امنیتی روبرو شد. از تهران خبر رسید که مامورین امنیتی که مسجد اهل سنت را محاصره کرده بودند از نزدیک شدن نمازگزاران به مسجد جلوگیری نمودند.
یک شاهد عینی به گزارشگر هرانا گفت: در فلکه اول صادقیه یک خانه دو طبقه وجود دارد که یک زوج کرد آن را وقف مسجد نموده‌اند و به مسجد اهل سنت معروف شده است. این خانه در صبح روز عید توسط حدود ۱۰۰ نیروی امنیتی محاصره شده بود و هیچ کس اجازه رفتن به آنجا را پیدا نکرد

همسر یوسف ندرخانی اتهامات جدید مطروحه برعلیه وی را شایعه خواند



خبرگزاری هرانا - همسر یوسف ندرخانی زندانی مسیحی که از سال ۸۹ در بازداشت وزارت اطلاعات بسر می‌برد، اتهامات مطروحه از سوی برخی از رسانه‌های برونمرزی مبنی بر «اخاذی» را تکذیب و شایعه خواند.
فاطمه پسندیده در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام داشت: طبق احضاریه که به وکیل وی آقای عباس مونسی درتاریخ ۱۸ تیر ماه سالجاری ابلاغ شده است، دادگاه ایشان در ۱۸ شهریور ماه برگزار خواهد شد.
وی ضمن تکذیب شایعات مطروحه در رسانه‌های برون مرزی در خصوص اتهام اخاذی اعلام داشت ایشان تنها بر اساس اتهام ارتداد محاکمه شده‌اند و اتهاماتی که در طی روزهای اخیر مطرح شده است‌‌ همان اتهاماتی است که رسانه‌های وابسته به حاکمیت در سال گذشته اعلام کرده بودند که هیچ یک از آن‌ها در پرونده وی وجود ندارد.

ترفند جدید حکومت اسلامی؛ ماموران ارشاد واطلاعات به جای کشیشها دراصفهان کلیساها را اداره می کنند!




در دو کلیسای مهم این شهر ماموران اطلاعاتی به طورثابت مستقر شده اند و  رسما به کشیش و ایمانداران  امر و نهی می کنند. آنها با ایجاد محدودیت و گفته های تفرقه آمیز تلاش دارند کلیساها را از درون بپاشانند.
اسقف آزاد مارشال سراسقف کلیساهای اسقفی اصفهان و دوتن از ایمانداران
به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از مسیحیان اصفهان، هر روز میزان  فشارهای حکومت بر رهبران ، اعضا و ایمانداران کلیساهای اسقفی شهر اصفهان افزایش بیشتری پیدا می کند. اکنون ماههاست که در کلیساهای مهم این شهر افراد ثابتی که خود را مامور دولت می خوانند عملا اداره امور کلیساها را به دست گرفته اند و به رهبران و ایمانداران کلیسا امر و نهی می کنند

اتهام جدید راهزنی و اخاذی برای کشیش مسیحی متهم به اعدام،یوسف ندرخانی












یوسف ندرخانی، کشیش مسیحی متهم به ارتداد مجددا در تاریخ ۶ شهریور ماه دادگاهی می شود. یوسف ندرخانی، کشیش مسیحی که از توبه کردن و ترک دین مسیحیت خودداری کرده و مواجه با حکم اعدام است این بار با اتهام جدید ” راهزنی و اخاذی” مواجه است.
اتهام این کشیش مسیحی پیش از این ارتداد و گرویدن به دین مسیحیت بود اما اتهام جدید راهزنی و اخاذی او اولین بار سال گذشته از سوی خبرگزاری فارس مطرح شد. یک منبع موثق نزدیک به پرونده آقای ندرخانی که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود امروز به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «اتهام راهزنی آقای ندرخانی اساسا بی معنی است و او دزد و راهزن نیست. و این اتهام جدیدی است که به دلایل نامعلوم به او وارد شده است